
نگینتراشان نوکاریز به کارشان افتخار میکنند
سیدعلی حسینی مبارز| از کنار انگشترفروشیهای خیابان نوکاریز در محله پنجتن مشهد عبور میکنم. برق نگینهای رنگارنگ و درخشان روی انگشترها چشمم را میگیرد. انواع انگشترها با اسمهای مختلف خودنمایی میکند. تا به حال به دنبال چگونگی به وجود آمدن نگینهای به این زیبایی نبودم.
همین باعث میشود به دنبال زحمتکشانی که دود چراغ خوردند تا با سختی و مشکلات فراوان نگینهایی به این ظرافت و درخشان را به دست ما برسانند، بروم. بدون شک دستهای پرتلاشی در کار است که سختی کار را به جان خریدهاند.
چرخه کار میچرخد تا سنگهایی که از دل طبیعت بیرون میآیند نگین خیلی از انگشترانی شوند که زیبایی انگشتان را هدیه میدهند. از اینرو سراغ چند نفر از همین آدمهای پرتلاش در یکی از دورترین بخشهای منطقهمان یعنی شهرک نوکاریز میروم تا با حال و هوای کارشان آشنا شوم.
۳۰سال تجربه کار
کارگاه انگشترسازی با اینکه خیلی کوچک است اما نگینها و انگشترهای زیادی را در خود جای داده. در این کارگاه کوچک کارهای بزرگی انجام میشود. اسماعیل جلالی صاحب این کارگاه است. او ۴۳ سال از عمرش را در حالی سپری کرده که۳۰سالش را پشت دستگاه انگشترسازی گذرانده است.
حاجآقا دلاور، حاج محمد معقول و حاج نوروز از بزرگان انگشترسازی مشهد هستند
آنوقت که ۱۳سال داشت و به شاگردی استادانی هنرمند در آمد تا برای خود استادی زبردست شود. او از استادان خود، استاد حاجآقا دلاور، حاج محمد معقول و حاج نوروز معقول یاد میکند که همگی سر در تیره خاک نهادند. حالا او مانده و دنیایی از تجربه.
انگشتر هنر مشهدیهاست
اسماعیل از علاقهاش به انگشترسازی میگوید، همین علاقه هم بوده که او را مصمم به ادامه کار کرده است. وی در اینباره میگوید: تمام توانم این است که این هنر را به دیگران انتقال دهم، همانطور که استادانم به من انتقال دادند. او به انگشترسازی به چشم یک هنر نگاه میکند؛ هنری که مشهد در آن صاحبنام است و تاکید میکند: یکی از سوغاتیهایی که زائران با خود میبرند انگشترهای ساختهشده به دست مشهدیهاست.
انواع سنگها
انگشترساز منطقهمان به انواع سنگها اشاره میکند و میگوید: تنوع در سنگها برای نگین انگشتر زیاد است که از جمله آن میتوان به سنگ فیروزه نیشابور، یاقوت نجف، دُرّ نجف، دُرّ حسینی، عقیق یمنی، شجر، باباقوری، گِر تبریزی، حدید، الماس، شرفالشمس، مروارید، زمرّد، زبرجد، لاجورد و سنگ سفید که سنگ مشهد است، اشاره کرد.
ما این سنگ (سنگ سفید) را به شکلها و طرحهای مختلف رنگ میکنیم. در بین سنگها یکی از قدیمیترین سنگهای شناخته شده عقیق است. این سنگ در انواع خاکی، زرد، سفید، سرخ، سبز و سیاه وجود دارد.
شکلگیری نگین انگشتر
اسماعیل جلالیه در مورد سنگهایی که با آنها کار میکند، میگوید: تا جاییکه یادم میآید و از قدیم هم همین طور بوده، سنگها را از «بایگ تربت حیدریه» میآوریم. سنگها ابتدا در قطعات بزرگتر از آنجا آورده میشود و در جایی دیگر به قطعات کوچکتر برش میخورد.
برشکار سنگها را ورق ورق کرده و بعد به دست ما میرسد. بعد از اینکه سنگها به دستمان میرسد آنها را در قطعات کوچکتر برش میزنیم و به شکلهای مختلفی به تناسب اندازه انگشترها درمیآوریم.
این هممحلهای هنرمند اشارهای هم به روش فرمدهی سنگها میکند و میگوید: سنگها را با الماس دورچین میکنیم و به شکل بیضی درمیآوریم که اصطلاحا به آن «حبّه» میگویند.
اسماعیل چوبهای کوچکی را نشان میدهد که نگینها را روی آن قرار دادهاند و اضافه میکند: نگینهای دورچین شده را با چسب مخصوص که به آن کندل گفته میشود، سرچوب میگذاریم تا زیر نگینها را بتوان به خوبی تراش و شکل داد. در پایان کار همه نگینها سمبادهخورده و جلا داده میشود.
۳۰ سال پیش دانهای۱۰ تومان بود
انگشترسازی هم مانند بسیاری از مشاغل دیگر دارای صنفی مستقل است که میتوان گفت بیشتر شاغلان در این حرفه برای همین صنف کار میکنند. جلالیه نیز برای همین صنف کار میکند و در اینباره میگوید: انگشترسازی سرمایه میخواهد.
در حال حاضر هم که هزینهها افزایش یافته و این کار ما را بسیار سخت کرده است. اجرت هر کدام از نگینها ۵۰۰تا ۶۰۰ تومان است، اما در ۳۰سال پیش ما در ازای هر نگین ۱۰تومان اجرت دریافت میکردیم.
خاطرات تلخ و شیرین
اسماعیل جلالیه ناگوارترین اتفاقی که برایش افتاده است را به یاد میآورد و میگوید: در هنگام کار با الماس که کارش تراشیدن سنگ است ناگهان الماس شکست و به شانهام خورد که مجبور شدم یک ماه استراحت کنم. او از دنیا رفتن استادان انگشترساز خود به خاطر استفاده از رنگهای شیمیایی که روی نگین بهکار برده میشود را نیز جزو تلخترین خاطراتش میداند.
در هنگام کار تراش ناگهان الماس شکست و به شانهام خورد که مجبور شدم یک ماه استراحت کنم
اما در بین خاطرات تلخش میتوان خاطرات شیرین زیادی نیز جستجو کرد؛ خاطراتی مربوط به شبهای ماه مبارک رمضان چندین سال قبل است، آن زمان که جوان بود و چشمهایش هنوز ضعیف نشده بود.
چینیها بازار ما را دست گرفتهاند
علی جلالیه دست در دست برادر و همدوش او کارگاه انگشترسازی را میچرخاند. او که ۳۹بهار را پشت سرگذاشته با افتخار از کارش حرف میزند و میگوید: برای ما حتی از عراق سنگمیآورند و ما میتراشیم اما با مشکل بزرگی مواجه هستیم و آن فعالیت چینیهاست که در این عرصه سنتی هم وارد شدهاند. اگرچه کار آنها با ماشین است و کیفیت کار ما را ندارد اما قیمتهای بازار ما را به دست گرفتهاند.
او اضافه میکند: انگشترهای ما هم کار و هم زمان بیشتری میبرد، با دست رویش کار میشود. گرد و خاک سنگ وارد ریههایمان میشود با این حال با عشق کارمان را میکنیم. او یادآور میشود: در گذشته حتی دستگاه تراش که الان برقی است نیز با چرخاندن دستهاش کار میکرد و همه کار با دست انجام میشد.
هنر داشتن افتخار است
وحید شمشیری از دیگر اعضای کارگاه است که فقط یک سال از مشغولشدنش به انگشترسازی میگذرد. او که خودش جوان است به جوانان توصیه میکند کسانیکه وارد این کار میشوند با دید یک اثر هنری مشغول به کار شوند زیرا افتخار داشتن این هنر بیشتر از درآمدش است.
* این گزارش یکشنبه، ۳۱ شهریور ۹۲ در شماره ۷۲ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.